اخلاق از دید گاه فلاسفه

ساخت وبلاگ

اخلاق از دید گاه فلاسفه

فلاسفه بزرگ اخلاق ، مخصوصا طرفداران سعادت فردى و اجتماعى ، که داراى عقائد و اخلاق خاص انسانى مى باشند چنین مى گویند .
سقراط مى گوید:
انسان جویاى خوشى و سعادت است و جزاین تکلیفى ندارد، اما خوشى به استیفاى لذات و شهوات به دست نمى آید، بلکه بوسیله جلوگیرى از خواهشهاى نفسانى ، بهتر میسر مى گردد. و سعادت افراد در ضمن سعادت جماعت است ، بنابراین ، سعادت هر کس در این است ، که وظائف خود را نسبت به دیگران بهتر انجام دهد. بنابراین دانش بشر، باید او را به سوى سعادت سوق دهد، نه اینکه هر چه بیشتر و زیادتر به فساد آلوده اش نماید.
نظریه اخلاقى ارسطو:
ارسطو مى گوید: عمل انسان را غایتى است ، و غایت مطلوب انسان مراتبى دارند، آنچه غایت کل و مطلوب مطلق است ، مسلما سعادت و خوشى است ، اما مردم خوشى را در امور مختلف مى انگارند، بعضى به لذات راغبند، برخى به مال و جماعتى به جاه ، مگر آنکه همواره وظیفه اى را که براى او مقرر است ، به بهترین وجه اجرا کند و انجام وظیفه به بهترین وجه ، براى هر وجودى ، فضیلت او است . پس غایت مطلوب انسان ، یعنى خوشى و سعادت ، با فضیلت حاصل مى شود. (2)
ارسطو مى گوید: فضیلت نفسانى یا اخلاقى باید کسب شود و به درجه عادت برسد، و عمل به آن شاق و دشوار نباشد، بلکه از روى رغبت و لذت و علم و اختیار واقع شود. و هر گاه این شرایط فراهم آید فضیلت ممدوح خواهد بود
دکارت در اخلاق مى گوید:
اگر چه هر فردى از ما از افراد دیگر جداست ، ولیکن چون تنها نمى توانیم زیست کنیم ، ناچار باید منافع خود را تابع منافع حقیقى جماعتى ، که جزء آنها هستیم بنمائیم و اگر کسى این حس را داشته باشد که صلاح کل ، مقدم بر صلاح جزء است ، مکارم والاء از او ظهور خواهد کرد، و حتى براى خدمت به دیگران جان خود را به خطر خواهد انداخت . خلاصه ، آن که عمل انسان همواره باید موافق عقل باشد و اگر چنین شود البته سعادت و خرسندى خاطر - که مراد و منظور از علم اخلاق همان است - حاصل خواهد گردید. (3)بعضى از فلاسفه ، طرفدار نیرومندى و هواپرستى و ضعیف کشى مى باشند و اخلاق انسانى را سدى بزرگ در سر راه لذائذ حیوانى و نفسانى مى شناسند.
نظریه فلسفى و اخلاقى نیچه:
او مى گوید: خود را باید خواست و خود را باید پرستید، و ضعیف و ناتوان را باید رها کرد تا از میان برود، و درد و رنج کاسته شود و ناتوان بر دوش توانا بار نباشد، و سنگ راهش نشود. نیچه مى گوید: مرد برتر آن است که نیرومند باشد، به نیرومندى زندگى کند و هوا و تمایلات خویش را برآورد سازد، خوش باشد و خود را خواجه و خداوند بداند و هر مانعى که براى خواجگى ، در پیش بیابد، از میان بردارد، از خطر نهراسد و از جنگ و جدال نترسد.
کاملا اخلاق ضد اسلامى و انسانى است که نیچه از اخلاق این چنین تعریف مى نماید. اما اسلام دین برتر و آخرین ادیان الهى و آسمانى است . مسئله اخلاق را از مسائل بنیادى معرفى کرده ، و تخلق به اخلاق حمیده را بزرگترین عامل رستگارى و راه وصول به سعادت و خوشبختى معرفى کرده است ، و فساد اخلاقى و سیئات نفسانى را منشاء بدبختى مى داند. قرآن مى گوید: قد افلح من زکیها و قد خاب من دسها. خداوند متعال در سوره مبارکه شمس پس از یازده بار سوگند پى در پى مى گوید: (هر کس در تزکیه نفس خود بکوشد، و ضمیر خویش را از افکار بد و اخلاق ناپسند منزه سازد رستگار و سعادتمند است ، و آنکس که اندیشه هاى پلید و اخلاق ناپاک و ناپسند را از صفحه دل و خاطر نزداید و دل را به راه فساد و گمراهى سوق دهد بدبخت و زیانکار خواهد بود.
اخلاق شیعه...
ما را در سایت اخلاق شیعه دنبال می کنید

برچسب : اخلاق از دیدگاه فلاسفه, نویسنده : 1akhlaghshiie2 بازدید : 262 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 19:28